فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Credit Card

ˈkredətˈkɑːrd ˈkredɪtkɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun phrase A2
    کارت یا ورقه خرید نسیه
    • - In the West many people make their purchases with credit cards.
    • - در غرب، بسیاری از مردم خریدهای خود را با کارت اعتباری انجام می‌دهند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد credit card

  1. noun charge card
    Synonyms: affinity card, bank card, charge plate, debit card, gold card, plastic, plastic credit, plastic money, platinum card

ارجاع به لغت credit card

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «credit card» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/credit card

لغات نزدیک credit card

پیشنهاد بهبود معانی